معیشت مردم
حضرت آیت الله نوری همدانی ؛
وظیفه دولت خارج کردن مردم از تنگنای اقتصادی است .
مهمترین مشکل کشور در حال حاضر معیشت است ؛ گرانی در کشور بیداد می کند و حتی طبقه های متوسط رنج می برند چه رسد به افرادی که در طبقه های پایین تر باشند
توصیه های لقمان به پسرش
عن حماد بن عیسی عن الصادق جعفر بن محمد علیه السلام قال : کان فی ما اوصی به لقمان ابنه ناتان ( از اینجا معلوم می شود که نام پسر لقمان این بوده ناتان)
یکی از آن سقراطی که او سفارش داده به پسرش این است : قال لقمان لابنه : خف الله عز و جل خوفا لو افیته ببر الثقلين خفت ان یعذبک الله . در باب خوف و رجا است .
می فرماید خوف تو از خدای متعال به مرتبه ای باس که اگر نیکی و حسنات جن و انس را با خود داشته باشی باز هم خاعف باشی که خدا تو را معذب کند . در این حد باید انسان خاعف باشد .
خوب شما حسنات جن و انس را دارید اما آیا از قصورهای خودتان ، و تقصیرهای خودتان ، تقصیرهای در مراتب مختلف در هر مرتبه ای از ایمان نوعی از کارها برای ما تقصیر محسوب می شود ، از این ها شما خاطر جمع هستید .؟
پس بنابراین ولو شما نمازهایتان را می خوانید ، نوافل را می خوانید ، نافله شب را می خوانید ، دعای کمیل را هم می خوانید ، تبلیغ دین را نیز می کنید ، کارهای خوب هم انجام می دهید ، خدمت به مردم هم می کنید ، بعد بگویید حالا خیالم راحت است ، همه کارهای خوب را انجام داده ام . خیر اینطور نیست ،!
گاهی وظایفی از انسان فوت می شود که العیاذ بالله ، انسان تا آخر عمر نمی فهمد ، بعد که چشمش را بست و وارد آن نشئه شد ، آن وقت نگاه می کند ، می بیند چقدر کارها که باید انجام می داده و نداد ، یا چقدر کارهایی که باید درست انجام می داده وبا نیت درست انجام نداده ...
خیلی از کارها را ما غافلیم ، گاهی انسان تا دم مرگ نمیفهمد و خیلی بد است و گاهی هم انسان در اثنای زندگی ملتفت می شود که خوب این فرصتی است کهدر خدای متعال توفیق دهد انسان قبل از مرگ ملتفت خلق و فرج زندگی خودش شود نعمت بزرگی است ….
در سنین جوانی جبران آسان است ، در سنین ما جبران سخت است .
نقطه مقابل خوب رجا است ، خوف به تنهایی مکمل ایمان نیست
شرح حديث اخلاقی رهبرانقلاب درباره وصيت لقمان به فرزندش
حسد زمینه ساز انحرافی عظیم
هشام بن حکم از شاگردان ناب امام صادق علیه السلام است که از ۱۳ ، ۱۴ سالگی کنار سرچشمه علم امام صادق و موسی بن جعفر علیه السلام بوده ….
وقت می آمد خدمت امام صادق علیه السلام ایشان تمام قد برایش بلند می شد . ایشان می گوید بک روز آمدم خدمت حضرت صادق علیه السلام و گفتم: آقا ! یک معما دارم که نمی توانم آن را حل کنم .
امام فرمود بگو .
گفت ؛ یابن رسول الله ! مردم علی علیه السلام را نمی شناختند؟
فرمود ؛ کامل می شناختند .
چرا می شناختند ؟ چون ۲۳ سال پیامبر از مکه تا پایان عمرش علی علیه السلام را به مردم معرفی کرد . چقدر معرفی نامه دارد علی علیه السلام !؟
من به کتاب های شیعه کار ندارم ، یک کتاب دارم و خیلی هم این کتاب را دوست دارم شیعه نوشته است به نام غایه المرام …
این کتاب عربی است و ۸ جلد است ، ۸ تا ۵۰۰ صفحه . ۴۵۰۰ صفحه مرحوم دهرانی در این ۸ جلد ، فقط روایاتی که اهل سنت درباره ارزشهای وجود امیرالمومنین نقل کرده اند در این کتاب نظام داده است ، کاری به روایات شیعه ندارم ، این ۴۵۰۰ صفحه تماما قال رسول الله است .
یعنی پیغمبر در این ۲۳ سال عمرش هیچ حقیقتی را حتی ، توحید را ، حتی قیامت را ، حتی نبوت را ، به اندازه امیرالمومنین ، درباره ایشان حرف نزده اید .
کفت : نمی شناختند ایشان را ؟ فرمود ؛ چرا می شناختند .
گفت می دانستند علی علیه السلام اعلم امت است .؟!
گفت ؛ کاملا می دانستند چون ۴۵۰۰ صفحه روایت پیغمبر است ، حالا آنهایی است که به دست رسیده ، احتمالا بسیاری از روایات نیز ضبط نشده و دست ما نرسیده ، یا این که ضبط شده و نابود کرده اند که دست ما نرسد.
می دانستند علی علیه السلام اعلم است .
می دانستند علی علیه السلام اعبد است .
می دانستند علی علیه السلام اعدل است .
می دانستند علی علیه السلام ارحم است .
می دانستند علی علیه السلام اقضی است .
فرمود : می دانستند.
گفت : پس چرا بعد از مرگ پیامبر صلی الله یک عده ای جمع شدند و کنار زدند ایشان را ، درب خانه اش را آتش کشیدند ، درب خانه اش را بستند ، بیت المال را ، حکومت را, شمشیر و اصلحه را از او گرفتند و خانه نشینش کردند .
امام صادق علیه السلام یک کلمه فقط جواب هشام را دادند . فرمودند هشام ؛ علت همه این غوغاها و جنایات و ظلم ها ؛ الحسد است .
سخنان شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده .
آينده جهان از نظر اسلام
براي تبيين آينده جهان از نظر اسلام توجه به اصول جهانبيني از ديدگاه اسلامي لازم است. از اين رهگذر، به برخي از قواعد كلي جهان شناسي در مكتب دين اشاره مي شود؛ تا نتايج آن معلوم گردد و نظم نوين جهاني به خوبي معنا شود و در تأسيس آن سعي بليغ شده تا استكبار جهاني خيال خام در سر نپروراند.
يكم. آفرينش جهان هدف دار بوده، هيچگونه بطلان و عبث در او نيست؛ ﴿و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهما باطلاً... سوره ص، آيه 27) و هدف هر چيزي كمال مناسب آن شيء است و كمال وجودي جهان خلقت، همانا نيل به مقام برتر هستي و رهيدن از نقص نسبي و عيب قياسي و رسيدن به تمامت و سلامت است.
ناهماهنگي ستم با جهان آفرينش و متضاد بودن آن با هدف خلقت
دوم. ستم چون سَمّ زيانباري است كه با جهاز هاضمه جهان خلقت ناسازگار بوده، مايه تباهي وي مي شود و چون با نظام داخلي جهان آفرينش ناهماهنگ مي باشد، با هدف خلقت نيز تضاد داشته، همواره مانع رسيدن به هدف است؛ ﴿ظهر الفساد في البرّ و البحر بما كسبت أيدي الناس…سوره روم، آيه 41. ﴾ ﴿و لو اتبع الحق أهوائهم لفسدت السموات و الأرض و من فيهنّ… سوره مؤمنون، آيه 71﴾.
سوم. انسان مخلوقِ ممتازي است كه با هدف ويژه آفريده شد و هرگز ياوه و بيهوده نبوده، گزاف و عبث در حريم آفرينش وي راه نيافته، باطل و رها نيست؛ ﴿اَيحسَبُ الإنسان أَن يُترَك سُدي …سوره قيامت، آيه 36﴾ ، ﴿اَفحسبتم أَنّما خلقناكم عبثاً و انّكم إلينا لا ترجعون.. سوره مؤمنون، آيه 115﴾.
چهارم. ظلم و تجاوز به حقوق ديگران، چون شعله نوراني است كه با كمال انسان مناسب نبوده، همواره سدّ راه رسيدن وي به مقصود آفرينش است و بدون پرهيز از هر گونه ستم فردي و جمعي، خواه به صورت استبداد، خواه به طور استثمار و خواه به نحو استعمار كه جامع اضلاع اين مثلّث مشئوم، همانا استعباد و به بردگي در آوردن ديگران است، ميسور نخواهد شد.
پنجم. زندگي انسان يك حيات جمعي است، خواه جامعه وجود جدايي از وجود افراد داشته باشد كه عدّه اي بر آناند يا آنكه جامعه وجودي منحاز و مستقلي نداشته بلكه وجود آن همان حيثيت اجتماعي هر فردي باشد كه همراه با حيثيّت فردي وي آفريده شده است؛ چنانكه گروه ديگري بر اين نظرند؛ بنابراين صلاح هر فردي را بايد در صلاحيت حيات جمعي جامعه جستوجو كرد؛ زيرا گر چه ممكن است در جامعه آلوده، فردي به صفا زندگي كند يا آنكه در جامعه پاك، فردي به آلودگي مبتلا گردد، ليكن با موارد نادر نمي توان حكم كلي و جامع را به دست آورد.
ششم. تأمين حيات جمعي جامعه بدون نظام حكومتي ممكن نيست؛ يعني بدون قانون يكتا و رهبري يگانه و بدون پذيرش همگان نسبت به قانون جامع و رهبري واحد، يا اصلاً زندگي اجتماعي ميسّر نيست يا به كمال مطلوب نمي رسد و همانطوري كه تعددّ قانون، مانع استقرار نظام حكومتي است، تعددّ رهبر و كثرت آن هر چند شورايي هم باشد، مانع ايده آل نظام حكومتي است.
نياز جامعه به قانون و رهبر وارسته
هفتم. تدوين قانون جامع از طرف فرد معين يا گروه خاص، هرگز ضامن منافع همه اقشار و جوامع نمي باشد؛ زيرا هر فرد يا گروهي، يا فقط سود خود را مي طلبد يا در تشخيص سود و زيان ديگران ناتوان است؛ چنان كه رهبري فردي كه فقط چهره مردمي داشته، از تأييد الهي برخوردار نمي باشد يا به طور صحيح وارث مكتب الهي نيست ضامن مصالح همه مردم نبوده؛ بلكه در گرايشها و تنشهاي سياسي و اجتماعي، منافع طبقه مخصوص را بر مصالح ديگران ترجيح مي دهد؛ لذا چاره جز تأمين دو ركن اصيل سياسي اجتماعي نيست؛ اول، قانون آزاد و دوم، رهبر آزاده. و قانونِ آزادِ از اشتباه و تبعيضِ نابجا، همانا قانون الهي است و رهبر آزاده همانا انسان وارسته اي است كه از بندِ باند بازي، آزاد و از مرز آز و آزار، حُريّت يافته باشد.
هشتم. جهان آفرينش تا كنون شاهد نظام حكومتي بَرين نبوده، جوامع بشري به جامعه ايده آل نائل نيامده است؛ يعني به هدف خلقت خويش بارنيافته است، گر چه در اين راه راهيان كوي حق قربانيهاي فراوان نثار كردهاند و طبقات مخصوص به اوج ايثار رسيده، از اينجهت به كمال خويش باريافته اند، ليكن هدف عمومي آفرينش حاصل نشده است. البته زمينه هاي مناسبِ مقصود نهايي را فراهم نموده اند و از اين نظر، مأموريتهاي الهي خويش را امتثال كرده اند.
نهم. اسلام برابر اصول ياد شده، چنين نويد مي دهد كه حكومت پهنه زمين و گستره زمان آينده به دست وارستگان آزاده از هر گونه رذيلت قرار ميگيرد؛ تا هم به ستم ظالمان پايان بخشوده شود، هم سطح زمين از تباهي طاغيان تطهير گردد، هم طبقه محروم از فقر رهايي يابد، هم شكمبارگي مُترفان فراموش گردد؛ ﴿و نُريد أن نَمنَ علي الذين استضعِفوا في الأرض و نَجعَلَهُم أَئمَّةً و نَجعَلَهُم الوارثين ….سوره قصص، آيه 5﴾ ، ﴿… أنّ الأرضَ يَرِثُها عبادي الصالحون سوره انبياء، آيه 105﴾.
دهم. برنامه حكومت صالحان، همانا احياي زمينِ ظلم زده و زمينه ستمديده، و نجات آن از هر گونه تعدي و طغيان و اصلاح آن به گسترش قسط و عدل است و چون مهم ترين عامل رهايي از سلطه شيطان و بردگي هوس همانا ايجاد روح بندگي خداوند در فرد و جامعه مي باشد، اسلام وظيفه صالحان وارث زمين را چنين ترسيم مي نمايد: ﴿الذين إِن مكنّاهُم في الأرضِ أَقامُوا الصّلوة و اتَوا الزَكاةَ و أَمَروُا بالمعروفِ و نَهَوا عنِ المُنكرِ و لله عاقبةُ الأُمور .. سوره حج، آيه 41.﴾.
بنابر اين، نتيجه نگرش الهي به جهان خلقت، همانا به آينده خوش بين بودن و با هر ظلمي مبارزه نمودن و زمينه صلح جهاني را فراهم كردن و به هدف والاي بشري معتقد بودن و از هر گونه يأس و نا اميدي نجات يافتن و در مقابل پيشرفت سلاحهاي اتمي و جنگ ستارگان، مقاومت كردن و به انتظار مُصلح آزاده جهاني بسر بردن و در زمان ظهور وي از هيچ نثار و ايثاري دريغ نكردن و براي استقرار حكومت آن انسان كامل و خليفه خدا در زمين جهاد و اجتهاد نمودن و ذائقه تلخ تهيدستان را با براندازي توانگران زر اندوز شيرين كردن و سر انجام، آفريدگار جهان را با تعديل نظام بشري خشنودساختن خواهد بود. باميد آن روز بهروز و به انتظار ظفر عدل بر ظلم و اهتزاز پرچم قسط بر فراز هر كاخ و كوخ!
سخنان آیت الله جوائی آملی دیده شده در سایت رسمی آیت الله جوائی آملی
حاج صادق آهنگران :
انقلابی ام و در خروش می آیم
به یک اشاره رهبر به جوش می آیم
بگو به خصم توان مرا محک نزند
بگو بترسد و بر زخم ها نمک نزند
منم که در دل طوفان به نوح می نازم
شبیه نوح به اولاد دل نمی بازم
اشاره کن به من ای نوح آسمانی من
ببین چه ها کند این شور جانفشانی من
ببین چگونه دهم سر ، پسر که چیزی نیست
به راه دوست تمام جهان پشیزی نیست
مداحی حاج صادق آهنگران در برائت از پسر
یاس
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
یاسها یادآور پروانهاند
یاسها پیغمبران خانهاند
یاس ما را رو به پاكی میبرد
رو به عشقی اشتراكی میبرد
یاس در هر جا نوید آشتی است
یاس دامان سپید آشتی است
در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس
بر لبان ما كه میخندید؟ یاس
یاس یك شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یك سحر مهمان ماست
بعد روی صبح پرپر میشود
راهی شبهای دیگر میشود
یاس مثل عطر پاك نیت است
یاس استنشاق معصومیت است
یاس را آیینهها رو كردهاند
یاس را پیغمبران بوییدهاند
یاس بوی حوض كوثر میدهد
عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانههای اشكش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
میچكانید اشك حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یك چشمه الماس است و بس
اشك میریزد علی مانند رود
بر تن زهرا: گل یاس كبود
گریه آری چون ابر چمن
بر كبود یاس و سرخ و نسترن
گریه كن حیدر كه مقصد مشكل است
این جدایی از محمد مشكل است
گریه كن زیرا كه دخت آفتاب
بیخبر باید بخوابد در تراب
گریه كن زیرا كه گلها دیدهاند
یاسهای مهربان كوچیدهاند
گریه كن زیرا كه شبنم فانی است
هر گلی در معرض ویرانی است
ما سر خود را اسیری میبریم
ما جوانی را به پیری میبریم
زیر گورستانی از برگ رزان
من بهاری مرده دارم ای خزان
زخم آن گل در تن من چاك شد
آن بهار مرده در من خاك شد
ای بهار گریهبار ناامید
ای گل مأیوس من یاس سپید
مرحوم احمد عزیزی
فاطمه سلام الله صدیق است
درباره علت نامگذاری فاطمه سلام الله به صدیقه نوشته اند ، بدین جهت آن بزرگوار صدیقه نامیده شد که صداقت و درستی ؛ شیوه همیشگی زندگی او بود و جز به راستی و صداقت زبان نمی گشود ، و هرگاه هم از عایشه سخنی به میان می آمد می کفت :
«ما رایت احدا کان اصدق لهجه منها ، الا ان یکون الذی ولدها؛ هرگز هیچ کس را از فاطمه جز پدر بزرگوار او ، راستگوتر ندیدم »
البته به کسی که گفتارش با رفتارش هماهنگ بوده و نیز کسی که همه مطالب حق را باور دارد و آن را تصدیق می کند « صدیق » گفته شده است ، چنان که در قرآن کریم ، ابراهیم خلیل ، خصلت « صدیقا» ۱، ادریس صفت « صدیقا »۲ و نیز حضرت مریم با عنوان « صدیقه » معرفی شده اند .۳
حالا سوال اینجاست که آیا زنان و مردان امروز در جامعه از این صفت زهرای مرضیه سلام پیروی می کنند و راستگویی را شیوه و سرلوحه خودقرار می دهند ؟
شاید درک این موضوع که چرا افراد درهنگام برقراری ارتباط با دیگران، درمورد خود دروغ می گویند، کمی دشوار باشد.
ممکن است دلیلی اصلی این مسئله این باشد که آنها می ترسند اگر رازهای خود را فاش کنند، آن شخص آنها را ترک کند. افراد در روابط خود دروغ می گویند تا مسائل منفی شخصیتی شان را پنهان کنند. بسیاری از افراد اشتباهات خود در روابط گذشته یا لجبازی خود را نپذیرفته اند، دوست ندارند طرف مقابلشان در فعالیتهای روزمره آنها دخالت کند. علت دروغگویی و خیانت اشخاص این است که آنها اغلب دارای عقده حقارت بوده و تمایلی ندارند تا شخصی که با او رابطه ای را برقرار می کنند درمورد آن چیزی بداند. ترسی که در ذهن آنها نقش بسته است مسئول دروغگویی این افراد می باشد. برای نمونه، یک مرد برای اینکه رابطه خود را با نامزدش پایدار نگاه دارد، ممکن است در بیان مسائلی همچون موقعیت مالی، درآمد سالیانه و سرمایه های خود به دروغ متوسل شود.۵
راستگویی و صداقت می تواند نشان از رشد یک فرد داشته باشد چه زن باشد چه مرد!تصور کنید هنگامی را که شما آنقدر به خویشتن خویش نزدیک و به قدری با خود آشتی هستید که تصویر شما در ذهن تان تصویری صاف و شفاف است در این صورت دیگر نیازی نیست که در جهت حفظ شغل، به دست آوردن دل کسی از جنس مخالف، دوری از تنش و امثال این ها دروغ بگویید
علت برخی دورغ گویی ها از زبان مردم :
مرد جوانی که از شهرستان برای کار به تهران آمده، می گوید: «من تا کلاس اول راهنمایی درس خوانده ام اما یه چیزی رو قد استادای دانشگاه فهمیدم اونم اینه که ما از همه لحاظ ضعیف و عقب افتاده ایم چون خیلی دروغگوییم در اینجا کار فقط با دوز و کلک پیش میره! و چون کار واقعی نمی کنیم عقب می افتیم و خیلی معلومه که مردها بیشتر از زن ها دروغ میگن چون باید به کار کردن و در اجتماع باید دروغ گفت تا پیشرفت کرد!»
وید، جوان 27 ساله می گوید:«وقتی بعد از اعتراف به کار بد در کودکی کتک می خوریم کم کم یاد می گیریم همیشه با دروغ گفتن خودمونو نجات بدیم! و من فکر می کنم بین دختر و پسر این کاملا یکسانه! و ما در خانواده هامون، دروغگو تربیت می شیم و واقعیت اینه که هیچ وقت برای راستگویی نه در خانواده و نه در مدرسه جایزه نگرفته ایم و هر وقت هم راست گفتیم در واقع راه نداشته که دروغ بگیم!»
حسین، نوجوان 17 ساله می گوید: من به خاطر ترس از خدا کمتر دروغ می گم و اگر این مانع نبود صد در صد بیشتر از این دروغ می گفتم!
اما نازنین می گوید: صداقت ربطی به این موضوع نداره و من اگه دروغ گناه هم نباشه دروغ نمی گم!
هرچند تو بچگی وقتی که گفتین دروغگو میره جهنم همیشه موقع دروغ گفتن ترسیدم و برام عادت شد. تاثیر منع مذهبی بر پرهیز از دروغگویی قابل انکار نیست و کسانی که به دستورات دینی پایبند هستند قطعا کمتر دروغ می گویند!۶
دروغ با ايمان سازگار نيست
در حديثى چنين مىخوانيم: سئل رسول اللَّه (ص) يكون المؤمن جبانا؟ قال نعم، قيل و يكون بخيلا؟ قال نعم، قيل يكون كذابا؟ قال لا!” از پيامبر پرسيدند آيا انسان با ايمان ممكن است (گاهى) ترسو باشد فرمود: آرى، باز پرسيدند آيا ممكن است (احيانا) بخيل باشد فرمود: آرى، پرسيدند آيا ممكن است كذاب و دروغگو باشد؟ فرمود نه"!
چرا كه دروغ از نشانههاى نفاق است و نفاق با ايمان سازگار نيست.
و نيز به همين دليل اين سخن از امير مؤمنان (ع)نقل شده است:
«لا يجد العبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله وجده»۷
بنابراین وقتی می بینیم که این همه مشکلات در جامعه ، آن هم جامعه اسلامی وجود دارد یعنی که ما به حق و حقیقت کمتر پیروی میکنیم از سیره زهرای مرضیه و به طور خاص صفت نیک و پسندیده صدیق بودن ایشان .و جه زیباست که این صفت زیبا را درون خود نهادینه کنیم تا بتوانیم طعم واقعی ایمان را بچشیم .
۱ و ۲_ سوره مریم آیه ۳۹ و ۵۶ .
۳_ سوره مائده ، آیه ۷۵.
۴_ دیده شده در کتاب فاطمه الگوی زن مسلمان ، احمدصادقی ارذستاتی، انتشارت امام عصر عجل الله ، ص ۵۲.
۵_ بیتوته
۷_ ر . ک اصول کافی ، کلینی ، ج ۴ . باب دروغ .
حوزههای علمیه باید استعدادیاب و هدایتگر طلاب باشند
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با توجه به آغاز پذیرش و جذب حوزههای علمیه در زمینه نظام مندسازی جذب طلاب، گفت: رشد معنوی و رشد علمی همچون دو بال پرواز برای طلبه به شمار میرود که اگر خللی به یکی از این دو بال وارد شود به طور قطع طلبه نخواهد توانست در این مسیر به موفقیت دست یابد.
وی افزود: اوجگیری طلبه با وجود معنویت، علم و پژوهش میسر میشود اگر یک طلبه فاقد این مهم باشد نه تنها خود بلکه انتظاری از او نیست که جامعه را نیز متحول کند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با تأکید بر اینکه مسؤولان ذی ربط باید در رشد کمی و کیفی حوزههای علمیه دقت ویژهای داشته باشند، بیان داشت: رشد کمی خوب است اما نباید از رشد کیفی حوزههای علمیه غافل شد برای مثال در مواجه با سیل شبهات اعتقادی نیاز است حوزه علمیه به آن رشد کیفی مطلوب که بتواند تمامی شبهات را پاسخ دهد رسیده باشد.
شاکری ادامه داد: امروز تحول در حوزه علمیه یکی از مطالبات مهم رهبر معظم انقلاب است که ضرورت آن با توجه به فضای مسموم و آلوده تبلیغاتی که هر روز دامنه آن گستردهتر میشود بر هر انسان عاقل و آگاهی محرز است.
وی با اشاره به دیدار شورای عالی حوزه علمیه با رهبر معظم انقلاب، تصریح کرد: امام خامنهای در این دیدار فرمودند: نخبگان و فرزانگان هوشمند حوزوی باید بنشینند و برنامههای راهبردی حوزههای علمیه را تدوین کنند، این طرح نیاز به زمان دارد که با مشخص بودن هدف و دقت در تدوین برنامه، تحولی تدوین شده در حوزههای علمیه به دست میآید.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در تبیین اینکه اگر طلاب در مسیر صحیح تربیت و در فضای علمی مناسب رشد یابند میتوانند مهمترین پشتوانه برای اهداف نظام اسلامی به شمار آیند، گفت: طلاب تراز انقلاب میتوانند با کادرسازی انقلابی حرکت در راه ولایت و نظام انقلاب اسلامی را هموار کنند.
شاکری در ادامه با بیان اینکه نظام انقلاب اسلامی ثمره خون هزاران شهید والامقام است و امروز ما وظیفه داریم در حفظ و صیانت از آن تلاش کنیم، عنوان کرد: مسؤولان حوزههای علمیه در پذیرش از متقاضیان باید افرادی را که مؤمن، متعهد، مستعد و پرتلاش هستند را گزینش کنند تا بتوانند کادری را که در عرصه تبلیغ و جذب مردم به معارف بلند و غنی دین اسلام موفق هستند را به جامعه ارائه دهند.
وی عدم استعدادیابی از طلاب را یک نقص دانست و اظهار داشت: حوزه های علمیه باید استعدادیاب و هدایتگر طلاب باشند و همچنین لازم است زمینه مساعد برای طلاب فراهم باشد تا هر فردی در مسیر ذوق و استعدادش هدایت شود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در ادامه خاطرنشان کرد: شاگردان مکتب امام صادق(ع) نیز چنین بودند و بعضی از شاگردان حضرت در مباحث فقهی، برخی در مباحث کلامی و بعضی دیگر نیز در مباحث حدیثی فعالیت داشتند این امر بیانگر استعدادیابی در شاگردان امام صادق(ع)، ضرورت و اهمیت این موضوع را می رساند
پیروی از هوای نفس مانع حقگویی است
آیتالله محمد محمدی ری شهری، نماینده مجلس خبرگان رهبری و تولیت آستان مقدس حضرت عبداالعظیم حسنی(ع)، امروز در جلسه درس خارج فقه که در حوزه علمیه همین آستان برگزار شد، گفت: امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق از خداوند متعال درخواست میکند «بارالها! به من توفیق ده تا سخن حق بگویم هرچند گفتن آن سخت باشد».
وی افزود: سخن حق در مقابل سخن باطل قرار دارد، انسان نباید در هیچ زمان و شرایطی از حق گویی امتناع کند.
آیتالله محمدی ری شهری با استناد به آیه 135 سوره نساء، بیان داشت: خداوند در این آیه میفرماید: «ای اهل ایمان، همواره برپا دارنده عدل و انصاف باشید، برای خدا گواهی دهید حتی اگر شهادت حق به زیان شما باشد یا به زیان پدر و مادرتان و یا برخلاف نظر خویشان و بستگانتان باشد».
نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: ثروتمند بودن و یا فقیر بودن دو طرف دعوا نباید در گواهی دادن انسان تاثیرگذار باشد همچنین از شهادت دادن ناحق که به سبب سود شخصی خود صادر میشود، باید اجتناب کند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با تاکید بر اینکه انسان در همه لحظات باید حق بگوید، گفت: در هنگام شهادت دادن انسان باید یه این نکته توجه داشته باشد که خداوند ناظر بر اعمال است و اوست که طرف حق را یاری میکند.
رییس دانشکده علوم حدیث با بیان اینکه پیروی از هوای نفس انسان را از حقگویی باز میدارد، عنوان کرد: انسان اگر از هوای نفس اطاعت نکند حقگو میشود.
وی درباره اینکه انسان در شهادت دادن نباید حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد، خاطرنشان کرد: زمانی که انسان باید سخن حق بگوید، سکوت و کتمان جایز نیست چرا که خداوند بر همه دلها آگاه است
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی ، طلبه پایه سوم .
بزرگترین بشارت برای پیروان
در نام فاطمه سلام الله بزرگترین بشارت برای پیروان مکتبش نهفته است ، چرا که فاطمه از ماده فطم به معنی جدا شدن یا باز گرفتن از شیر است ، و طبق حدیثی که از پیامبر صلی الله روایت شده که به علی علیه السلام فرمود : میدانی چرا دخترم فاطمه نامیده شد ؟
عرض کرد :بفرمایید.
فرمود : برای آن که او و شیعیان و پیروان مکتبش از آتش دوزخ باز گرفته شده اند .۱
فاطمه زهرا سلام الله چشمه جوشان برای ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدی و خیر فراوان در طول قرون و اعصار تا روز قیامت شد و « پیامبر عظیم الشان اسلام بر این اعتقاد که فاطمه زهرا سلام الله نمونه یک انسان کامل است بر دست او بوسه زد و این امر نباید یک مساله عاطفی در نظر گرفته شود ، نگرش اسلام به زن از باب تکامل معنوی و انسانی اوست و در بررسی های مربوط به فرهنگ ، مسایل اجتماعی و فرهنگی و اجتماعی زنان باید بر این اساس عمل شود . » ۲
۱_ دیده شده در کتاب زهرا سلام الله برترین بانوی جهان ، آیت الله مکارم شیرازی ، انتشارات سرور ، ص ۲۱.
۲_ دیده شده در کتاب کوثر نور ، فاطمه زهرا در کلام امام و رهبری ، تهیه و تنظیم دفتر مطالعات و تحقیقات زنان ، ص ۲۷.
<< 1 ... 120 121 122 ...123 ...124 125 126 ...127 ...128 129 130 ... 254 >>